چراغک / فریدون مشیری(فریدون مشیری)/مجموعه شعر تشنه طوفان/جمال خدا
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon-moshiri">فریدون مشیری(فریدون مشیری)</a></li><li><a href="?fereydoon-moshiri/teshne_toofan">مجموعه شعر تشنه طوفان</a></li><li><a href="?fereydoon-moshiri/teshne_toofan/jamal_khoda_moshiri">جمال خدا</a></li> </ul> </nav>

جمال خدا

خدایا، مگر می توانم بگویم

چه دیدم در آن دیدگان دلارا؟

که هرگز من آن را به خوبی ندیدم

کند چشم را خیره آن چشم زیبا

در ان دیدگانی که دل برده از من

سراپا مرا کرده محو تماشا،

در آن دیدگانی که می بارد از آن

تمنا، تمنا، تمنا، تمنا

نگاهی که بر جانم افکنده آتش

نگاهی که در دل به پا کرده غوغا

نگاهی که آن را به جان می پرستم

نمی بخشم آن دیدگان را به دنیا

 

نگاهی همه شور عشق و جوانی

در آن موج آزرم پنهان و پیدا،

گهی در صفا و طراوت چو شبنم

گهی در جلال و ابهت چو دریا

گهی چون شرابی ست مستی دهنده

گهی چون کتابی ست خاموش و گویا

شرابی که مینوشمش با نگاهم

روان بخش و هستی فزا و گوارا

کتابی که می خوانمش در نگاهی

همه عاری از لفظ و مملو ز معنا

نگاهی ست لبریز از شوق و مستی

نگاهی سراینده ی آرزوها

نگاهی در آن یک جهان راز، پنهان

نگاهی در ان عشق وعفت هویدا

همه اشک و لبخند و اندوه و شادی

همه عشق و الهام و احلام و رویا

همه لطف و زیبایی آسمانی

همه آرزوها و امید فردا

 

جمال خدارا ندیدی "فریدون"؟

در آن دیده بنگر جمال خدا را!

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین