آن دست دوستی که در اول نگار داد
با دشمنی به خون دل آخر نگار داد
دیدی که باغبان جفا پیشه عاقبت
بر باد آشیانه چندین هزار داد
می خواست خون ز کشوردار ارود چوجوی
دستی که تیغ کید به جانی سیار داد
با اختیار تام کند طرد وقتل و حبس
ای داد از کسی که به او اختیار داد
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: غزل
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: