چشم بد دور که آن ماه به من خوب گذشت
مگذر از بیشه ما نیست گرت جرأت شير
که در اینجا نتوان بادل مرعوب گذشت
مردم از کشمکش زندگی و حیف که عمر
همه در پیچ و خم کوچه آشوب گذشت
فرخی عمر امانی نفسی بیش نبود
آنهم از آمدوشد گر بدو گر خوب گذشت
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: غزل
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: