چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/چون ز شهر آن شاهد شیرین شمایل می رود
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/chon_ze_shahre">چون ز شهر آن شاهد شیرین شمایل می رود</a></li> </ul> </nav>

چون ز شهر آن شاهد شیرین شمایل می رود

چون ز شهر آن شاهد شیرین شمایل می رود

در قفایش، کاروان در کاروان، دل می رود

 همچو کز دنبال او وادی به وادی چشم رفت 

پیش پیشش اشك هم منزل به منزل می رود 

دل اگر دیوانه نبود الفتش با زلف چیست

کی بپای خویش عاقل در سلاسل می رود 

چون به باطن در جهان نبود وجودی غیر حق

حق بود آن هم که در ظاهر به باطل می رود

یارب این مقتول عشق از چیست گزراه وفا

سر به کف بگرفته استقبال قاتل می رود

 کوی لیلی بس خطرناك است ز آنجا تا به حشر

همچو مجنون باز گردد هر چه عاقل می رود

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین