چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/دست اجنبی افراشت، تا لوای نا امنی
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/daste_ajnabi_afrasht_farokhi">دست اجنبی افراشت، تا لوای نا امنی</a></li> </ul> </nav>

دست اجنبی افراشت، تا لوای نا امنی

دست اجنبی افراشت، تا لوای نا امني

 فتنه سربسر بگذاشت، سر به پای ناامنی

شد به پادراین کشور، شوروشورش محشر

گوش آسمان شد کر، از صدای ناامنی 

دسته ای به غم پا بست، شسته اند از جان دست

هر که را که بینی هست، مبتلای ناامنی

مست خودسری ظالم، گشته دربدر عالم 

 فتنه می دود دائم ، در قفای آزاد

عقل گشته دیوانه، کز چه رو در این خانه 

 هست خویش و بیگانه ، آشنای ناامنی

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین