چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/دیدی آخر به سر زلف تو پا بست شدم
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/didi_akhar_be_sare_farokhi">دیدی آخر به سر زلف تو پا بست شدم</a></li> </ul> </nav>

دیدی آخر به سر زلف تو پا بست شدم

دیدی آخر به سرزلف تو پا بست شدم

 پادر آن سلسله نگذاشته از دست شدم

 ننهادی قدمی بر سرم ای سرو بلند

 گرچه در راه تومن خالك صفت پست شدم 

کس چو من در طلب شاهد آزادی نیست

 زانکه با نیستی از پرتو آن هست شدم 

ناوك ناز تو پیوسته شد از شست رها 

نازشست تو که من کشته آن شست شدم

تا ابد مستیم از جلوۂ ساقی باقیست

زانکه از آن می باقی زازل مست شدم

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین