چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/هیچ چیز نیست کاندر قبضه اشراف نیست
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/hich_choz_nist">هیچ چیز نیست کاندر قبضه اشراف نیست</a></li> </ul> </nav>

هیچ چیز نیست کاندر قبضه اشراف نیست

هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست

اگر وکالت هم فتد در چنگشان انصاف نیست 

شاه و دربار و وزارت عز وجاه وملك ومال

هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست 

عاقلان دیوانه ام خوانند و چون مجنون مرا

از جنون خود، بحكم عقل استنکاف نیست 

بسکه از سرمایه داران، مجلس ما گشته پر

اعتبارش هیچ کم از دکه صراف نیست

 پوستش باداس بر کن با چکش مغزش بکوب

هر توانگر را که با ما قلب قلبش صاف نیست 

حرفه وزحمت چو اوصاف و کیل ملت است

بگذر از هر کس که او دارای این اوصاف نیست

 فرخی از بندگی لاف خداوندی زند

گرچه می داند که مردان خدا را لاف نیست

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین