چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/کینه دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/kine_doshman_mara">کینه دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست</a></li> </ul> </nav>

کینه دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست

کینه دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست؟

بسکه مهردوست آنجا هست جای کینه نیست! 

نقد جان را رایگان در راه آزادی دهیم

گر به جیب و کیسه ما مفلسان نقدینه نیست

 گنج عزت کنج عزلت بود آن را دل چویافت 

دیگرش از بی نیازی حاجت گنجینه نیست 

خواستم مثبت شوم باشد اگر کابینه خوب

چون بدیدم، دیدم این کابینه آن کابینه نیست 

رفت اگر آن شوم، این مرحوم آمد روی کار

الحق این روز عزاكم زان شب آدینه نیست 

جود حاتم بخشی این دسته صالح نما

کم زبذل و بخشش آن صالح پیشینة نیست

 خوب و بد را صفحه طوفان نماید منعکس

 زانکه این لوح درخشان کمتر از آئینه نیست

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین