چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/یاد باد آن شب که جا برخاک کوئی داشتم
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/yad_bad_an_shab_farokhi">یاد باد آن شب که جا برخاک کوئی داشتم</a></li> </ul> </nav>

یاد باد آن شب که جا برخاک کوئی داشتم

یاد باد آن شب که جا برخاک کوئی داشتیم

تا سحر از آتش دل آبروئی داشتیم 

خرم آن روزی که در میخانه با میخوارگان

تا به شب از نشئه می، های و هوئی داشتیم 

سیل می از کوهسار خم به شهر افتاد دوش 

کاشکی ما هم به دوش خود سبوئی داشتیم

 بود اینم از برای دیدن معشوق مرگ

در تمام زندگی گر آرزوئی داشتیم 

داغ و درد گلرخان پژمرده و خوارم نمود

 ورنه ما هم روز گاری رنگ و بوئی داشتیم

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین