چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/در ره نهفت و فراز ده
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/dar_rah_nahofto_faraze_deh">در ره نهفت و فراز ده</a></li> </ul> </nav>

در ره نهفت و فراز ده

در ره نهفت و فراز ده حرفی است:

کی ساخته است؟

کی برده است؟

کی باخته است؟

 

و نارون خموش

و باغ دیده غارت، بر حرف ها که هست

بستته است گوش

و هرچه دلگزاست.

 

از ساحل شکسته که تسلیم گشته است

تا دره های خفته به جنگل که کرده اند

میدان برای ظلمت شب باز؛

و اینجا به زنگ بسته کلنگی

با لحن نامراقب می کوبد.

آورده است تنگی هر چیز

و آن حرف ها، بجاست

 

چرکین چراست صورت مهتاب؟

کی مانده چشمش بیدار

خواب آشنا که هست و چرا خواب؟

کی ساخته است؟

کی برده است؟

کی باخته است؟

 

تز چیست در شکسته و بگسسته پنجره؟

دیگر چرا که اطاقی

روشن نمی شود به چراغی؟

یک لحظه از رفیق رفیقی

جویا نمانده، نمی پرسد

از سر گذشته ای و سراغی؟

 

اما ملول می چکد ابی

با گوشه ای ملولش نجوا

دوک افتاده. پیرزن افسرده. در اجاق

بگرفته ست آتش، سردی

و نارون خموش

و باغ دیده غارت، بر حرف ها که هست

بسته ست گوش!

20خرداد 1329

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: نیمایی

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین