چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/گنبد
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/ginbad_nima">گنبد</a></li> </ul> </nav>

گنبد

بدیدند جمعی به ره، گنبدی

ز هر سوی دربسته ی مفردی.

یکی گفت: شنیده ام من امید

چنین بیضه ها می گذارد س÷ید

یکی گفت: ز انگشت چرخ برین

نیفتاده باشد نگین بر زمین؟

یکی گفت: دندان ابلیس هست

ندانسته در راه افکنده است

یکی گفت: خم سلیمانی است

یکی گفت: این دام شیطانی است.

یکی گفت: بی سر طلسمی ست این.

یک گفت: معکوس جسمی ست این.

ستاره است – گفت آن یکی- کز سپهر

جدا گشته است این قدر خوب چهر.

بگفت آن که: این تخم چشم کسی ست.

که بد می کند هیچ شرمیش نیست.

ولیکن فقط گنبدی بود، فرد

درون سوی گرم و برون سوی، سرد

جهالت بر آن پرده ای می کشید

خلایق در آن داشت گفت و شنید.

                                                                بهمن 1310

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: مثنوی

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین