چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/همسایگان آتش
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/hamsayegane_atash">همسایگان آتش</a></li> </ul> </nav>

همسایگان آتش

همسایگان آتش، مرداب و باد تند،

بر آتش شکفته عبث دور می زنند.

باد: من می دمم که یکسره مرداب را

با شعله های گرم تو

                       دارم چو خشک رود.

مرداب: من در درون روشن گرم تو آب را

جاری نمی کنم.

ره می دهم که بر شوی ای آتش!

رونق فزای و دلکش.

سوزنده تر زیان کن و بی باک تر درآی

اما به میل باد نتابی به روی من

خشکی نه ره بیابد هرگز به سوی من.

تا آن که غرقه ماند این زال گوژپشت

در گنده های آب دهانم.

بک میوه ب درست به شاخی

شیرین و خوش ننشانم.

لیک آتش نهفته به هر دم شدیدتر

با هر تفی به لب،

دل پر امیدتر،

همرنگ بامدادان، رویش سفیدتر

می سورد آنچه هست در این ره پلیدتر.

در حالتی که باد بر او تازیانه ها

هر دم کشیده است،

او در میان خشک و تر آشیانه ها

سوزان دمیده است.

لب های عاشقی ست گشاده به رنگ خون

بیمار دردها که بدان روی زردگون

رو کرده است سوی جهان پر از فسون.

در حالتی که باد گریزنده می رود،

مرداب تیره دل

هم خشک می شود.

در زیر شاخ های پر از میوه،

زالی نشسته برگ و نوا جمله ساخته

روی فلک ز آتش تند است تابناک!

                                          دی 1319

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: نیمایی

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین