چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/ناروایی به راه
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/naravaei_be_rah">ناروایی به راه</a></li> </ul> </nav>

ناروایی به راه

شب به تشویش در گشاده. در او 

ناروایی به راه می پاید.

مثل این است

کز نهانگه نشان کینه که هست،

سنگ هر دم به سنگ می ساید.

هیچ کس نیست بر ره و «امرود»

سرد استاده. بید می لرزد.

مرگ، آماده گوش او بر در،

و آن سیه کار کینه می ورزد.

بچه های گرسنه با تن لخت

زیر طاق شکسته، مانده ی خواب

باد، لنگ ایستاده است بپا

ناله سر کرده است گردش آب.

مثل این است- از وداع خموش-

چند زن سر نهاده اند به هم.

هر چه بشکسته. هر چه پاشیده است

روی خاکستری نشانه ی غم.

راه ماننده ی رگی در پوست،

تن بپوشیده و گریزان است.

جا که غمگین چراغ می سوزد،

پلک چشمی سرشک ریزان است.

زیر بام شکسته بر رخ شب

بام دیگر شکسته است کنون

لیک آن استخوان شمار طمع

می درد چشم ها، دو کاسه ی خون.

روی بیمار، زردناک و صبور

با سر افتاده است بر زانو.

حالت او کسی نمی پرسد،

کس بدانجا نکرد خواهد رو.

مردمان، مردگان زنده به رو،

رفته با خواب های زندانگاه.

چشم باز است از یکی زیشان

لیک بی حال بسته است نگاه.

دست بد کار پیش می آید

در لختی به ره گشاده شده

چه سبک، ای شگفت، در تابوت

استخوان پشته ای نهاده شده.

 

هر دم آن استخوان شمار، به شک

چشم می گرددش به گردش شب.

دست او- این خراب را بانی-

می شمارد دقیقه های تعب.

 

موش مرگ است در همه تن او

می نماید ز بخل مرده بخیل.

بیمناک از طراز قرمز صبح

می گشاید ز چشم، چشمه ی نیل.

خشت بر خشت می نهد هر دم

دست ها بر جدار می ساید

تا نبیند کاهشی را...* 

بر هر افزودنی می افزاید.

تا نه ره آورد ز شب سوی روز

آن شب آویز مهربان گشته،

بوسه بر روز می زند از دور

می کند هر فسونی و خواهد

تا نبیند به چشم ماند کور.

سرد استاده است باز «امرود»

بچه های گرسنه اند به خواب.

بید لرزان و هر چه مانده غمین

با دل جوی رفته ناله ی آب.

از نشیب جهان به دودش غرق،

همچنان باز این ندا آید.

ذره با ذره گرم این نجواست

ناروایی به راه می پاید.

                                                            1323

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین