چون بی هنگام می خواند آن خروسک
گرفتنش کدخدای ده، شبانه،
برون از خانه اش، در لانه ای کرد
که وقتی داشت از لانه نشانه.
در آن ویرانه می خواند او که ناگاه
در آمد رو به و بردش ز لانه ...
چه بسیار از عقوبت های افزون
که گشتش لغزش خردی بهانه!
1308
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: چهار پاره
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: