چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/شب پره ی ساحل نزدیک
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/shabpareye_sahel_nazdik">شب پره ی ساحل نزدیک</a></li> </ul> </nav>

شب پره ی ساحل نزدیک

چوک و چوک! ... گم کرده راهش در شب تاریک

شب پره ی ساحل نزدیک

دمبدم می کوبدم بر پشت شیشه.

 

شب پره ی ساحل نزدیک!

در تلاش تو چه مقصودی است؟

از اطاق من چه می خواهی؟

 

شب پره ی ساحل نزدیک با من (روی حرفش گنگ) می گوید:

«چه فراوان روشنایی در اطاق توست!

باز کن در بر من

خستگی آورده شب در من.»

به خیالش شب پره ی ساحل نزدیک

هر تنی را می تواند برد هر راهی

راه سوی عافیتگاهی

وز پس هر روشنی ره بر مفری هست.

 

چوک و چوک! ... در این دل شب کازو این رنج می زاید

پس چرا هر کس به راه من نمی آید ...؟

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: نیمایی

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین