ز یاد تو نرود
دو سال رفت ز عمر تو قره العینا
که کرد دست پدر روز و شام خشگ و ترت
پدرنه، مطبخی ای، مطبخی نه، حمالی
که هیچ نگذرد این روزگار از نظرت
ز یاد من نرود بی گناهی پسرم
ز یاد تو نرود نیز خدمت پدرت
اگر به زحمتی بود، بود از سر مهر
که بود سینه ی من در هر آتشی سپرت
من آنچه خواهم از تو، درستی است و صفا
چو شاخ ذوق در آمد بکار....
گذار از ره فهم از پی عنایت خلق
بجای آنکه فتد بر مزار من گذرت
ز یاد تو نرود، بود حرف من با دل
که گشت خواهد بعذد از با ثمر پسرت
چو این بدانی با مطبخی سلام فرست
سلام باد مرا نیز بر تو و ثمرت
13 اسفند 1323
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: قطعه
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: