چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/گلاویز
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/galaviz_fereidoon">گلاویز</a></li> </ul> </nav>

گلاویز

بگریز ! ازین دیو تبهکار تبهکام 

بگریز ! ازین غول سیه روز سیه روی

بگریز ! ازین افعی نیش آمده بر سنگ

بگریز ! ازین زنگی آتش زده در موی

 

پاکش و بشتاب ز من کاین دل پرسوز 

بیغوله ی هول است و چرا گاه نهیب است 

وان اشک فروزنده که در پای تو افتاد 

قلب است و دروغ است و فسون است و فریب است!

 

بشتاب و بیندیش، که این عشق جگرخوار 

داماست، مبادا که کشد در بن چاهت

بشتاب و بیندیش، که این یار فسونکار

مار است، مباداکه کشد در خم راهت

 

بگریز! مبادا که درین کلبه ی خاموش

نفرین شده ای جان دهد از دست غم تو

بگریز! که این خون سیه فام و سبکجوش

ننگ تو بود ریزد اگر در قدم تو!

 

شعر من اگر شعله کشد گرم و روان سوز

رشکت نبرد از دل و اشکت نگشاید

عشق من اگر مویه کند از بن هر موی

در باور سرد تو دمی بیش نپاید

 

پادر کش ازین دخمه، که سرداب طلسم است

پادرکش ازین ورطه، که گرداب نهنگ است

پادرکش و بگریز که خوشنامی پرهیز 

در پیش تو خودکامه، به از ننگ درنگ است

 

مهشوق من، اندر پی این رنج گرانبار 

مرگ است و بمن بسته کنون چشم تب افروز

اندوه! که ننواخت کسم روح سیهکام

افسوس! که نشناخت کسم عشق سیه روز

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین