چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/گناه سرد
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/gonahe_sard">گناه سرد</a></li> </ul> </nav>

گناه سرد

پندش مده، که آن دل جوشنده از امید

دیری است دیر، تا شده بیرون ز دست او

پندش مده، که راز فراوان شنیده است

با حان تشنه از لب من گوش مست او

 

پندش مده، که شعله ی این هشق پرده سوز

تیغ زبانه در نکشد با زبان تو

پندش مده، که دیده به من دارد از نیاز

گر گوش خسته بسته چنین بر لبان تو 

 

پندش مده، که آن برو بالای دلفروز

نیلوفر است و شانه ی من تکیه گاه اوست

پندش مده، که آن لب سوزان و بوسه خواه 

گر بی گناه ماند و خامش، گناه اوست

 

پندش مده،که صبح دلارای زندگیست

پندش مده، که شعر هرامان شاعر است

پندش مده، که گرمی آن چشم سرمه سای

الهام بخش چشمه جوشان خاطر است

 

اندرز بی امان تو، گر مرهم است و نوش 

بگذار تا بنالد و میرد بدرد خویش

بگذار تا میان دو بازوی گرم عشق

سرخم کند بدوش گناهان سرد خویش

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین