چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/جادو
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/jadoo_fereidoon">جادو</a></li> </ul> </nav>

جادو

نگونبخت ضحاک جادو منم

عصبهای پیچنده، ماران من

دل از کینه سرشار کام از شرنگ 

کهن گشته با روزگاران من

 

چو از نای افیون، برآرم خروش

برقصند با نای افسونگرم

بصد جلوه، چون تاب گیسوی دود

گشایند و پیچند در پیکرم

 

چنان گرم جنبند و چالاک و نغز

که دل خیره گردد به دیدارشان

تو گوئی که آن خوی مردم ستیز

فرو خفته در چشم بیدارشان

 

چو برگیرم از نای شورنده، کام

عرق ریز و بیجان و برگشته رنگ 

در آن سهمگین رقص افسانه وار

بتازند بر هستیم بیدرنگ

 

گرفتار خویشم من، آوخ که نیست

یکی کاوه تا بفشرد نای من

فرو کوبد آن پتک روئینه سای

به پیچیده پیوند پی های من

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین