چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/لبریز گناه
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/labrize_gonah">لبریز گناه</a></li> </ul> </nav>

لبریز گناه

عطش عشق و نشاط می و نوش گنهی

ناز کن ناز، که زیبنده ی این بزمگهی 

مایه ی عمر منی، سایه مکش از سر بخت

که دلاویز تر از نور دلاویز مهی

ناز آن چشم سیاه تو، که با موج نگاه 

پیش راز من و راز تو گشوده است رهی

لب سوزان تو، چون بشکفد از بوسه ی جام

لب من جوی، که لبریز هزاران گنهی

تکیه بر بازوی عریان چه زنی، در بر شمع؟

تکیه بر من زن و بی پرده تشین چند گهی

بچه ماند، تن رعنای تو در سوزش عود؟

مرمری پیکری از پشت حریر سیهی

زلف، افشان کن و پیش آی، که در کشور حسن

خسرو آنست که بر فرق ندارد کلهی

گفتم آغوش تو درمان کندم درد فراق

آرزوی سیهی بود و امید تبهی

غم دل چند توان گفت به افشردن دست

یا بخاموشی پرهیز و گریز نگهی

مست بگریز شبی تار و بسر وقت من آی

تو که تابنده تر از ماه شب چهادهی

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین