چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/رنج پرهیز
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/ranje_parhiz">رنج پرهیز</a></li> </ul> </nav>

رنج پرهیز

ترا میجویم از باد سحرگاه

ترا میجویم از یاد فراموش

مگر سوسو زند بر من دگر بار

فروغی زان فردزان شمع خاموش

 

سحرگه بود و ما بیدار و بی تاب

بدور افتاده از پیوند یاران

فرو در خواب نوشین رفته سر مست 

به پیرامون ما، شب زنده داران

 

ز روزن، پرتوی خاکستری فام

فرو افتاده بر پیشانیت نرم

تو در اندوه عشقی گرم و پرشور

رخ سیمینه گلگون کرده از شرم 

 

نیازی تشنه، با ناری دلاویز

فروزان در فریبا چشم مستت

زمن دوری کنان از رنج پرهیز

ولی در دست من دزدانه دستت

 

لب سوزان و عشق آلود و نمناک

به نرمی بر سر انگشتم همه سود 

رهم میبرد و رهوارم نمیبرد

دلم میجست و درمانم نمی بود

 

سبک، لغزیدم از شوقی هوس خیز

میان بیم و بیتابی بسویت

لبت بر لب فشردم گرم و شاداب

هزاران بوسه افشاندم برویت

 

فروتابید برما صبح زرتار

هنوزم تشنه بر کام تو جان بود

بیازیدم به سویت دست بیتاب

ولیکن جنبشی در خفتگان بود

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین