چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر نافه/ساغر یاد
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh">مجموعه شعر نافه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/nafeh/saghere_yad">ساغر یاد</a></li> </ul> </nav>

ساغر یاد

چشمه ها جوشید و بستانها شکفت 

اشک شادی ریخت از چشمان من 

باد رسوا ، دامن افشان برگذشت 

بوی گل پیچید در ایوان من

 

ابر غم بر تیرگی بارید و رفت

دل،طراوت یافت زین بارندگی

خنده زد چون صبح نمناک بهار

باز بر من چهر پاک زندگی

 

تاب گیسوی امید از هم گشود

بسته شد بر چنگ افسونکار من

شاخ نیلوفر ز روزن سرکشید

نرم نرمک ریخت بر دیوار من

 

زنبق آسا، ترد و عطر افشان و مست

شعر شادابم دمید از باغ راز

بوسه زد بر توک انگشتان گرم

نغمه، از دل پایکوبان تا به ساز

 

غنچه در بازدی نازآلود یاس 

با شکفتنهای اخترها شکفت

یاد او،رقصان و عریان ، در خیال

خندخندان، جلوه گر شد از نهفت

 

آرزو چون نور رویا خیز ماه

گرم و خوش تابید بر اندام او

زلف بویا، کرده افشان تا بدوش

صد هوس در جان بی آرام او

 

جام لب، پربوسه پیش آورد و مست

دست سوزان حلقه زد برگردنم

از نفسهایش که کوتاه بود و گرم

خون بگرمی شعله ور شد در تنم

 

برنهادم چشم و خوشبختی گذشت

چون شرابی آتشین از کام من

کاش با آن بوسه، تیری سینه سوز

میزدود از یاد هستی نام من

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین