چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر پویه/چنار زمان فرسود!
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye">مجموعه شعر پویه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye/chenare_zaman_farsood">چنار زمان فرسود!</a></li> </ul> </nav>

چنار زمان فرسود!

من روانتابم از تو بصد خواری

گر بشکستی دلم به دلازاری

عشق من، آتشین دم و درد آلود

مهر تو، سرد بستر و بازاری!

آشفته ام به روی تو، صد افسوس

کاسوده ای به خواب سبکباری

راز آشنای جان ودلی، اما

ببگانه ای ز شیده ی دلداری

لطف تو، مهربانی محمود است 

با آن شکسته شاعر در باری!

مهر تو، نوشداروی سهراب است 

آن نیز، با عذاب نگونساری!

نا باوری به گفته ی من، گر چشم

در کاسه غرق خون شود از زاری

حیرانم از خدا، که چنینت ساخت

شیطان خیال و، کجدل و، پنداری

من، تشنه برتو از سر هر مویم 

(ای در نهاده سر به ولنگاری!)

دیوانه تر، ز مردم افیونی

شوریده تر، ز مردم سیگاری!

روزی دو، گرنه بینمت، ای بد مهر

دارم به کینه از همه بیزاری

بر من، به خیره، اینهمه نازت چیست؟

وان شیوه های زشت ستمکاری

من، نغمه یاز سرکش دورانم

نی جنس وانهاده ی انباری!

جادوی چامه گوی سخن پیوند

بازوی آرزوی جهانخواری

گلبانگ من، چو بر شود از عشقت

نامت نهد به گنبد زرنگاری

طبعم، چو ترکش است و به هر تیرش

شعری نهاده، چون پر سوفاری

چون بفکنم، حصار زمان هیچ است

پیشش بدان صلابت دیواری

دستی کشد به خسته دلان، پر مهر

زخمی زند به خیره سران، کاری

صاحبدلان تشنه فردا را

شعر من است باده ی خلاری

نام تو نیز، در دل این شعر است

ای جانت از فروغ خرد عاری!

با شعر من تو زنده ی جاویدی

با عشق من، تو خفته ی بیداری

دیگر، بر این چنار زمان فرسود

خوش نیست از ت ناز سپیداری

دانی تو خود، که هر شبه در عشقت

چون ابر آذرم به گهر باری

دستم، به سوز خانه درد آلود

چشمم به سوی نامه ی طوماری

تا آفتاب سر نزند، بر خویش

پیچم چو گرگ گرسنه از هاری

بستر گشاده تا به سحر، اما

صد ره بتر ز بستر بیماری

وایا بمن! که بیتو نیارم زیست 

ای بیخبر ز ناز پرستاری!

مستم کن از لبت، که گریزانم

از رنج هوشمندی و هشیاری

آغوش آتشین ترا خواهم 

تا سینه ام به سینه در افشاری

بگذار ناز و یار فریدون باش

یاری که جاودانه کند یاری

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین