چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر پویه/گل بر سرت
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye">مجموعه شعر پویه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye/gol_bar_sarat">گل بر سرت</a></li> </ul> </nav>

گل بر سرت

ای نوش لب! که کار دل از بوسه ساختی

رفتی و در شکنج نیازم گداختی

این قهر و کینه، کیفر گلبانگ من نبود

روزی دو، گر بسایه مهرم نواختی

آغوش آتشین تو میجستم، ای دریغ

کاتشفشان، بر این دل شوریده تاختی

گفتی خرد به عشق منت ره نمیدهد؟!

سود اگری تو، ورنه چه بردی چه باختی!

سنجاق و مهره پیش من افکندنت چه بود

ای گنج آرزو، که به ساختی

آتش گرفتن از ت  و بدرود بیگهت

دات تلخگونه سردی دستی که یاختی 

من، سر به خاک پای تو انداختم، نبود

حاجت دگر به تیغ عذابی که آختی

گفتی: منم که قدر تو بشناختم به عمر 

شرمت مباد! رفتی و خوبم شناختی

ای جاودانه دوزخ هجران بی امید

گل بر سرت!که جان فریدون گداختی

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین