به شور تو پیوست خاموشیم
برآور ز کام فراموشیم
دگر ره، زدم پویه در راه عشق
خوشا سوز گلبانگ چاوشیم
دل، آتشفشان بود و افسرده بود
کنون، شعله ور شد ز خاموشیم
مرا، بوسه پر ورد آن گونه کن
که در زیر باران گل پوشیم
عطشناکم، ای ابر گوهر نثار
مدد کن به ناز هماغوشیم
مرا، بوسه تر بخش و پیوسته بخش
که دیوانه سازی ز بیهوشیم
ز روشندلی، شور مهرم، چه سود
که پند افکنی در گران گوشیم
چگویم ز عشقت، که با خون گرم
شب و روز در ایتخوان جوشیم
پر از شعر نابم، چو پستان ابر
خوش آندم، که بر باغ جان دوشیم
میم چون فریدون و خواهم که مست
بری دست و در جام لب نوشیم
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: غزل
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: