چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر پویه/یاس
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye">مجموعه شعر پویه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye/yas_fereidoon">یاس</a></li> </ul> </nav>

یاس

نه شگفت است، اگر بوسه زنم بر سرو پایت

که در آغوش من افکنده کنون دست خدایت

چه رقیب است؟ که چون تکیه به بازوی من آری 

بکشد نازت و هرگز نستیزد به رضایت!

گل صد بوسه ی سوزنده، بر اندام تو ریزم

چو نگه بر تو فرو بندم و سوزم به هوایت

این چه بوی است، که پیچیده در ایوان من امشب

مگر آشفته بهم، زلف خوش نافه گشایت

تشنه ام تشنه، که خونت بمکم مست و در افتم

ایکه برجان من افتاده چنین درد و بلایت

به سر انگشت نوازشگرت ، ای گلبن خوبی

که غزلهای من آخر کند انگشت نمایت

پرنیان بفکن و آن یاس نتن از دیدا مپوشان

که گل افشان کنم از بوسه، در استخر شنایت

چو لوندی تو، که چون بر من شوریده خرامی

دل دیوانه، فغانها کشد از نناز و ادایت

باده برگیر و بنوش ای گل پر خنده، که بینم

گذر نوش گریزان می، از مرمرنایت

نه چنان دلبری، ای فتنه گر برم فریدون 

که بکام دل آشفته  ستایم به سزایت!

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین