چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر پویه/زنت ارزانیت باد!
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye">مجموعه شعر پویه</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/pooye/zanat_arzaniat_bad">زنت ارزانیت باد!</a></li> </ul> </nav>

زنت ارزانیت باد!

عزیزا! بوسه بر پیشانیت باد

دل شوریده ام، قربانیت باد

به سرگردانیم، راندی ز درگاه

بلا، برجان سرگردانیت باد

درم بستی به رخ، تا باز گردم

به فردوس برین، دربانیت باد

به آئین بود هرکاری که کردی

به دل اندیشه ی انسانیت باد

من او را دوست میدارم، دگر هیچ

دریغ از فکرت شیطانیت باد

چو زندانبان یار نازنینی

مراهم، جان و دل زندانیت باد

به پیچاپیچ زلفش، چون کشی دست

فراغ از سنبل بستانیت باد

بجای من، بیوسش هر شبانگاه

گوارا، آن لب مرجانیت باد

شکستی پای مرغ نغمه خوان را

برین هنگامه، دست افشانیت باد

به یاد من، هزاران یار شیرین

از آن شبهای تابستانیت باد!

صلاح اندیشیت، دانم خطا نیست

نجات از کشتی توفانیت باد

من، از کوی تو بستم رخت و رفتم

زنت ای مهربان، ارزانیت باد!

تو ای رسوائی گرم فریدون

الهی، بخت بی پایانیت باد!

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین