چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/با قهقهه سنگم زن!
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/ba_ghahghahe_sangam_zan">با قهقهه سنگم زن!</a></li> </ul> </nav>

با قهقهه سنگم زن!

نخجیر توام جانا آهنگ شکارم کن

صد حیله، به کارمزن صد عشوه، نثارم کن

آن تیر زر، از ترکش برگیر و، کمان درکش

بر سینه ی تنگم زن بی هوش و قرارم کن

تا با تو، در آمیزم وز دام تو نگریزم

از کوزه، شرابم دهوز بوسه، مهارم کن

چون یکسره آشفتگ بر خاک درت خفتم

آواره کن از جفتم بی خویشو تبارم کن

ور زانکه، ز سرمستی دم بر زدم از هستی

پاداش هلاکم ده خاشاک شرارم کن

گر سرکشم از درمان چون اشتر نافرمان

نوشم ده و، نازم کش بندم نه و، بارم کن!

تا از دم جادویت ره گم کنم از کویت

در خرمن گیسویت غرق شب تارم کن

لب، بر لب مستم نه و آن طره، به دستم نه

گنجم ده و، رنجم ده شادم کن و، زادم کن

جانم به عذاب افکن دل، در تب و تاب افکن

در جامه ی خواب افکن گل، بر سر خارم کن

بر تخت فسونم زن صد بوسه، فزونم زن

پس شعله به خونم زن آهوی تتارم کن

افیونی بیخوابم از عشق تو، بیتابم

ای چشم تو، گردابم درمان خمارم کن

تا با تو، زنم جوشی در کام فراموشی

ز آن باده ی بیهوشی پیمانه گسارم کن

سنگم، به چراغ افکن و آن جامه، بباغ افکن

داغ از بر داغ افکن طاوس بهارم کن

تا ز آن لب گلناری خونت خورم از هاری

بر لذت خونخواری مستانه، دچارم کن!

نیشم زن و، بیشم زن بر جان پریشم زن

توفنده، چو بادام بین پیچنده، چو مارم کن

ز آن شاخ خوش تاکی بر گیر و، به چالاکی

در چرخ هوسناکی پاکوب فشارم کن!

پرهیز گنه، بشکن پل بشکن و، ره بشکن

سوگند امانم ده بیرون ز حصارم کن!

پس از سر شیادی در ساغر استادی

خونم بخور از شادی انبان غبارم کن!

ننگم زن و، رنگم زن با قهقهه، سنگم زن

بر پای درنگم زن  رسوای دیارم کن

من خاک فریدونم بر دامن گردونم

نامی، ز نشانم بر یادی، ز مزارم کن

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین