چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/فدای سوز دل مطربی که گفت بساز
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/fadaye_soze_del_farokhi">فدای سوز دل مطربی که گفت بساز</a></li> </ul> </nav>

فدای سوز دل مطربی که گفت بساز

 فدای سوز دل مطربی که گفت بساز

در این خرابه چو منزل کنی بسوز و بساز 

چنان زسنگ حوادث شکست بال و پرم

که عمر ها به دلم ماند حسرت پرواز

 کنم بزیر پر خویش سر به صد اندوه

چو مرغ صبح ز شادی بر آورد آواز 

گره گشا نبود فکر این وکیل و وزیر 

مگر تو چاره کنی ای خدای بنده نواز

 به پایتخت کیان ای خدا شود روزی؟

که چشم خلق نبیند گدای دست دراز

 در این خرابه بهر جا که پای بگذاری

غم است و ناله و فریاد و داد و سوزو گداز

گهر فشانی طوفان گواه طبع من است

که در فنون غزل فرخی کند اعجاز

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین