چراغک / میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)/مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی/شد بهار و مرغ دل افغان چه بلبل می کند
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi">میرزا محمد فرخی یزدی(تاج الشعرا)</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi">مجموعه شعر دیوان فرخی یزدی</a></li><li><a href="?mohammad_farrokhi_yazdi/divan_farrokhi_yazdi/shod_baharo_morghe_del">شد بهار و مرغ دل افغان چه بلبل می کند</a></li> </ul> </nav>

شد بهار و مرغ دل افغان چه بلبل می کند

شد بهار ومرغ دل افغان چه بلبل می کند 

عاشقان را فصل گل گویا جنون گل می کند

 آنچه از بوی گل وریحان بدست آردنسيم 

ضرف پا انداز آن زلف چوسنبل می کند 

 کی شود آباد آن ویرانه کز هر گوشه اش

یك ستمکاری تعدی با تطاول می کند 

دست رنج کار گر را تا به کی سرمایه دار 

خرج عیش و نوش واشياء تجمل می کند 

کشورجم سرسرپامال شداز دست رفت 

پورسیروس ای خدا تا کی تحمل می کند 

می کند در مملکت غارتگری مأمورجزء

جزه آری در عمل تقلید از کل می کند 

ناجی ایران بود آنکس که در این گیرودار 

خوب میزان سیاست را تعادل می کند

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین