در رثاء عشقی
عشقی که بود محرم اسرار ما به کار
عشقی نمود و عشق دگر را گرفت پیش
بسیار مرشتاب که کار آوریده بود
برجای تیغ تیز سر را گرفت پیش
با پای خود برفت به گوری که کنده بود
راه و صراط اهل نظر را گرفت پیش
دل خواست آن ...
انگاه بی مضایقه سر را گرفت پیش
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: قطعه
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: