چراغک / علی اسفندیار(نیما یوشیج)/مجموعه شعر نیما یوشیج/گل مهتاب
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?nima-yooshij">علی اسفندیار(نیما یوشیج)</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij">مجموعه شعر نیما یوشیج</a></li><li><a href="?nima-yooshij/divan_nima_yooshij/gole_mahtab">گل مهتاب</a></li> </ul> </nav>

گل مهتاب

 

گل مهتاب

 

وقتی که موج بر زبر آب تیره تر،

می رفت و دور

می ماند از نظر؛

شکلی مهیب در دل شب چشم می درید،

مردی بر اسب لخت،

با تازیانه ی از آتش،

بر روی ساحل از دور می دوید.

و دستهای او چنان

در کار چیره تر

بودند و بود قایق ما شادمان بر آب؛

از رنگهای درهم مهتاب

رنگی شکفته تر به در آمد.

همچون سپیده دم

در انتهای شب؛

کاید ز عطسه های شبی تیره دل پدید.

 

گل های «جیرز» از نفسی سرد گشت تر

ز افسانه ی غمین پر از چرک زندگی

طرح دگر بساختند؛

فانوسهای مردم آمد به ره پدید.

جمعی به ره بتاختند.

و آن نو دمیده رنگ مصفا

بشکفت همچنان گل و آکنده شد به نور.

بر ما نمود قامت خود را.

با گونه های سرد خود و پنجه های زرد،

نزدیک آمد از بر ان کوه های دور

چشمش به رنگ آب،

بر ما نگاه کرد.

 

تا دیده بان گمره گرداب،

روشن ترش ببیند،

دست روندگان،

آسان ترش بچیند؛

آمد به روی لتنه ی چندین صدا فرود؛

بر بالهای پر صور مرغ لاجورد

گرد طلا کشید.

از یکسره حکایت ویرانه ی وجود

زنگار غم زدود.

وز هر چه دید زرد

یک چیز تازه کرد.

 

آن وقت سوی ساحل راندیم با شتاب،

با حالتی که بود

نه زندگی نه خواب.

می خواست همرهم که ببوسد ز دست او.

می خواستم که او،

مانند من همیشه بود پای بست او.

می خواستم که با نگه سرد او دمی،

افسانه ای دگر بخوانم از بیم ماتمی

می خواستم که بر سر آن ساحل خموش،

در خواب خود شوم.

جز بر صدای دیگر ندهم به یاوه گوش.

و آنجا جوار آتش همسایه ام

یک آتش نهفته بیفروزم.

 

اما به ناگهان،غم

تیره نمود رهگذر موج؛

شکلی دوید از ره پایین،

آنگه بیافت بر زبری اوج.

در پشت روی ما گل مهتاب،

کمرنگ ماند و تیره نظر شد؛

در زیر کاج و بر سر ساحل،

جادوگری شد از پی باطل؛

و افسرده تر بشد گل دلجو.

هولی نشست و چیزی برخاست؛

دوشیزه ای به راه دگر شد!

                                                                اسفند 1318

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: نیمایی

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین