چراغک / سهراب سپهری(سهراب سپهری)/مجموعه شعر شرق اندوه/تا گل هیچ
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?sohrab-sepehri">سهراب سپهری(سهراب سپهری)</a></li><li><a href="?sohrab-sepehri/sharghe_andooh">مجموعه شعر شرق اندوه</a></li><li><a href="?sohrab-sepehri/sharghe_andooh/ta_gole_hich">تا گل هیچ</a></li> </ul> </nav>

تا گل هیچ

مي رفتيم، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سياه!

راهي بود از ما تا گل هيچ.

مرگي در دامنه ها ، ابري سر كوه ، مرغان لب زيست.

مي خوانديم : "بي تو دري بودم به برون، و نگاهي به كران، و صدايي به كوير."

مي رفتيم، خاك از ما مي ترسيد، و زمان بر سر ما مي باريد.

خنديديم: ورطه پريد از خواب ، و نهان ها آوايي افشاندند.

ما خاموش ، و بيابان نگران، و افق يك رشته نگاه.

بنشستيم، تو چشمت پر دور، من دستم پر تنهايي، و زمين ها پر خواب.

خوابيديم. مي گويند: دستي در خوابي گل مي چيد.

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: نیمایی

وزن عروضی: ندارد

بحر: بدون وزن عروضی


دیدگاه مخاطبین