بیچاره خرک، دید در آن گوشه ی دشت
فیل آمد و آسان ز سر آب گذشت.
دانست چو در پی سبب جستن شد
سنگینی او باعث بگذشتن شد.
یک روز گه بار او بسی بود وزین
افتاد در آب و بود غافل از این
اول بارش ربود آن سیل مدید
وانگه وی را فکند و در ورطه کشید.
گفت: ار بر هم، بیایم از آب مفر
فیلی نکنم، هم آنچنان باشم خر.
از بار وزین کس نجویم سودی
سنگینی ذاتی است که دارد بودی.
رشت 4 آبان 1308
دکلمه: بدون فایل صوتی
قالب شعر: مثنوی
وزن عروضی:
ثبت نشده
بحر: