چراغک / فریدون مشیری(فریدون مشیری)/مجموعه شعر تشنه طوفان/غزل شاعر
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon-moshiri">فریدون مشیری(فریدون مشیری)</a></li><li><a href="?fereydoon-moshiri/teshne_toofan">مجموعه شعر تشنه طوفان</a></li><li><a href="?fereydoon-moshiri/teshne_toofan/ghazaleshaer_moshiri">غزل شاعر</a></li> </ul> </nav>

غزل شاعر

غزلی را برند دست به دست

شاعری کرده باز غوغایی،

انجمن هاست برسر غزلی

برسر قطره ای ز دریایی؛

 

کیست این نغمه ساز باغ بهشت؟

که دراین خاکدان گرفته مقام؟

کیست آن دلربای شهرآشوب؟

که به این روح میدهد الهام؟

 

گوش جان بر زبان دل ندهد

سوز دل، با زبان جان گوید،

سخن عشق وآرزو و امید

از زبان فرشتگان گوید؛

 

هرچه غم بردلش زند آتش،

هرچه ناکامیش زجان کاهد،

باز این راه را به سر پوید!

باز معشوق را به جان خواهد!

 

همه دانند کین سخن پرداز،

جان دهد عاقبت بخاطر دوست،

خلق گویند:"خوش بحال کسی

کین غزل ها برای خاطر اوست!"

 

آخر ای دلربای شهرآشوب،

بر منت ظلم و جور تاچنداست؟

کس نداند که نغمه ساز بهشت

به نگاه تو نیز خرسند است!

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: چهار پاره

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین