چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/دل قمری ها...نی چوپان ها
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/dele_ghomriha_neye_choopanha">دل قمری ها...نی چوپان ها</a></li> </ul> </nav>

دل قمری ها...نی چوپان ها

چو ز سرمستی، نگه آویزد، بدلم از سایه ی مژگان ها

چمنی گردم، که سحرگاهان، شکفد از ریزش باران ها

دل من زان دوش و بر انگیزد، ز گریبانش، سحر انگیزد

همه مروارید تر انگیزد، به فسون، از غنچه ی مرجان ها

به طرب خیزد، دل چالاکم، چو زند افسون زده بر خاکم

که نهنگ آسا، دل بی باکم، نرمد از جنبش طوفان ها

به ستیزش، گرد هماوردم، اگر افشاند، بهوا گردم

سر پر شورم، دل پر دردم، نپذیرد منت درمان ها

به گریز از عشق جگر خواره، منم آن دستانگر آواره

که ندارم در دل صدپاره، غم بالین ها، سر سامان ها

به جهانتابی، به دل افروزی، تو همان خورشید جگر سوزی

که فشانی خنده ی پیروزی، چو بمیرد شمع شبستان ها

به دلم پیغام سروش آید، به رگم خون بر سر جوش آید 

چو در آن جنگل به خروش آید، دل قمری ها، نی چوپان ها

چو زند شادی زده بر سنگم، نبود رنجم، نبود ننگم

که به جامش آن می گلرنگم، که فروزد صاعقه در جان ها

تو اگر با شور نوا خوانی، دل من جوئی به سخندانی

منم آن نیلوفر بستانی، که در افشانم بتو دامان ها

به گریز از کوی خردمندی، منم آن خونی، منم آن بندی 

که بجز خشم خداوندی، ننهم سر بر سر فرمان ها

چو به زاری بر سر ناز آید، ز سرشکش دل به گداز آید

که مگر در کام نیاز آید، صدف آسا قطره ی نیسان ها

به ستیز آهنگ  دلیران کن، همه آتش زن، همه ویران کن

حذر اما از دم شیران کن، چو زنی آتش، به نیستان ها

دل شاد  از گنج مهر خوشتر، به فریدون رنج هنر خوشتر

به کنار از هرچه سفر خوشتر، که جدل باغول بیابان ها

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین