چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/درنگ
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/derang_fereidoon">درنگ</a></li> </ul> </nav>

درنگ

افق، لاله گون بود و، شب سرمه رنگ

وه انگشت لرزان، فشردم به زنگ

بگرمی، همیکوفت در سینه، دل

چو در گوش جنگاوران، کوس جنگ

خرامنده، چون بر رخم، در گشود

فسونکاره دلدار بالا خدنگ

دو بازوی عاجش، فکندم به دوش

دو زنجیر زلفش، گرفتم به چنگ

تو گفتی، غزالی هراسنده گام

در افتاده، در کام وحشی پلنگ!

و یا، کرده آهنگ زار او

ز توفتده گرداب دریا، نهنگ!

بیفشردم اندر برش، بی امان

زدم بوسه بر پیکرش، بی درنگ

که ناگه، ز کاشانه، بر شد خروش

که:« بر درچه میجوئی ای شوخ شنگ؟!»

«فریدون، که مهمان دلبند ماست

مبادا که پایش در آید به سنگ!»

«چراغی بر افروز و دستش بگیر

که دهلیز این خانه، تار است و تنگ!»

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین