چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/سور
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/soor_fereidoon">سور</a></li> </ul> </nav>

سور

گرچه مارا،سور امشب، سور نیست

گر درآئی، بزمکی بی نور نیست

پا بگورانیم، در پنجاه و اند

راه ما، دیگر ز منزل، دور نیست

ایکه پرسی، حال رنجوران عشق

تیره بخت آن، کز غمت، رنجور نیست

پرتو افشان شو، بدان خورشید روی

کان نگارین خانه، بی شبکور نیست

امشب، ای آرام جان، در این بهشت

جز تو، ما دلدادگان را، حور نیست

نیمدانگی هست، اگر گلبانگ نه

چنگ و نائی هست، اگر سنتور نیست

بوسه خواهانین و، در رخشانگری

عاج اندامت، کم از کافور نیست

وصف آن رخسار و آغوش، ایدریغ!

کز چو من دستانگری، مقدور نیست

نازک اندامی، ولیکن، آن کمر

حالتی دارد، که اندر مور نیست

آتشین بوسی، ولیکن، آن دهن

میدهد نوشی، که در زنبور نیست

پیش رندان، جام لب، پر بوسه کن

آنکه شهدش، پیش هیچ انگور نیست

ساقی! آن افیون، که دارد بوی مشک

در شراب افکن، گرت وافور نیست

مطرب، امشب، در همایون میزند

یعنی، این افسردگان را، شور نیست

کام دل، برگیر ازین فرخنده بزم

زانکه فردا، مهلتی تا گور نیست

چشمکت، با دیگران دیدم، به ناز

ای سمن گیسو، فریدون، کور نیست!

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین