چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/تب تردید
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/tabe_tardid_fereidoon">تب تردید</a></li> </ul> </nav>

تب تردید

ای که، خداوند گیسوان بلندی

با من رسوا نشین، به تجربه، چندی

نرگس شاداب کوهسار کبودی

سنبل بویای بوستات هلندی

اخم دلاویز ابروان تو، نازم

چهره به یاران ترش مدار، که قندی

سینه ی لرزان خود، به سینه ی من نه

خواهی اگر، رایگان، دهم بتو، پندی

خیزو، در آغوش من، به خنده نهان شو

تا نرساند کست، به خیره، گزندی

سایه ی ابر است و، آبشار بلورین

بر سر دوش تو، گر کشند پرندی!

تازم و، شادان، به خیمه گاه تو آیم

دست من، افتد اگر، بیال سمندی

چیست گناه تو، غیر لرزش بیگاه؟!

ای سر پستان! که زیر جامه، به بندی!

بر سر آن بسترم، ز بوسه، سیه کن

گر ز من، ای شوخ دلربا، گله مندی

عاقبتم، چون پیاز مریم نوخیز

کندی و، بر نادیده غنچه، فکندی

شانه زنان، دل به دوش و ساق تو لغزد

گر سر زلفت، نگیردش، به کمندی

پا به سرش، بوسه گاه دل کن و بگذار

در تب تردید اگر، بکار پستدی

دست فریدون بگیر و، در دل این باغ

سرو روان شد، اگر ز غصه، نژندی

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: قصیده

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین