چراغک / فریدون توللی(فریدون توللی)/مجموعه شعر شگرف/یهودا
<nav dir="rtl" class="breadcrumb-nav"> <ul dir="rtl"> <li><a href="https://cheraghak.com">چراغک</a></li> <li><a href="?fereydoon_tavalali">فریدون توللی(فریدون توللی)</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf">مجموعه شعر شگرف</a></li><li><a href="?fereydoon_tavalali/shegerf/yahooda_fereidoon">یهودا</a></li> </ul> </nav>

یهودا

حریف مصطبه، آخر بما کلک زد و رفت

بر آن یقین گرانمایه، داغ شک زد و رفت

هزار ریشه، به گل داشتم، به گلشن او

گرفت تیشه و، بنیاد یک به یک زد و رفت

صدف، به حسرت یک قطره، تشنه کام نیاز

به سبزه، ابر سبکسایه، نم نمک زد و رفت

سرود سینه من داشت گوئیا، به خروش

لبی که کودک چوپان، به نی لبک زد و رفت

من از شکنج رفیقان، مسیح خونجگرم

که از صلیب ستم، پای بر فلک زد و رفت

نشانه گیر فسونکار من، ز پشت سمند

بتاخت بر من و، جانم به تاز و تک، زد و رفت

فریب صدث یهودا مخور، که از سر خوان

هزار بوسه، بر آن دست بی نمک، زد و رفت

گداخت جان فریدون، به بوته چون زرناب

که بر ارادت بد گوهران، محک زد و رفت

 

دکلمه: بدون فایل صوتی

قالب شعر: غزل

وزن عروضی:

ثبت نشده

بحر:


دیدگاه مخاطبین